اینک آن مرغان که ایشان بیضه‌ها زرین کنند‌ کرهٔ تند فلک را هر سحرگه زین کنند چون بتازند آسمان هفتمین میدان شود‌ چون بخسپند آفتاب و ماه را بالین کنند ماهیانی کندرون جان هر یک یونسی‌ست‌ گلبنانی که فلک را خوب و خوب آیین کنند دوزخ آشامان جنت بخش روز رستخیز‌ حاکمند و نی دعا دانند و نه نفرین کنند از لطافت کوه‌ها را در هوا رقصان کنند‌ وز حلاوت بحرها را چون شکر شیرین کنند جسم‌ها را جان کنند و جان جاویدان کنند‌ سنگ‌ها را کان لعل و کفرها را دین کنند از همه پیداترند و از همه پنهان ترند‌ گر عیان خواهی به پیش چشم تو تعیین کنند گر عیان خواهی ز خاک پای ایشان سرمه ساز‌ زان که ایشان کور مادرزاد را ره بین کنند گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش‌ تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند گر مجال گفت بودی گفتنی‌ها گفتمی‌ تا که ارواح و ملایک زآسمان تحسین کنند مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/3354