هست مستی که مرا جانب میخانه برد؟ جانب ساقی گل­چهرهٔ دردانه برد؟ هست مستی که کشد گوش مرا یارانه؟ از چنین صف نعالم سوی پیشانه برد؟ نعل آن است که بوسه گه او خاک بود لعل آن است که سوی می و پیمانه برد جان سپاریم بدان بادهٔ جان دست نهیم پیش‌تر زان که خردمان سوی افسانه برد شاخ شاخ است دل از رنگ سر زلف خوشش تا چرا بند چنان موی سر شانه برد مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۹۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/3417