چون چهرهٔ خورشید وَشَش روشن تافت
آن تاب به جان رسید و پس بر تن تافت
گفتند: «ترا چه بود» دانی که چه بود
چون نیست شدم هستی او بر من تافت
عطار نیشابوری : مختارنامه : باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید : شمارهٔ ۸۲
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/34271