هم شیوهٔ سودای تو نتوان دانست هم وعدهٔ فردای تو نتوان دانست میباید بود تا ابد بی سر و پا چون ره به سر و پای تو نتوان دانست عطار نیشابوری : مختارنامه : باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان : شمارهٔ ۳۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/34524