حالم ز من سوخته خرمن بمپرس
تو میدانی ز دوست و دشمن بمپرس
آن غصّه که از تو خوردم آن نتوان گفت
وان قصّه که با تودارم از من بمپرس
عطار نیشابوری : مختارنامه : باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان : شمارهٔ ۴۲
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/34529