گل خندان که نخندد چه کند؟ علم از مشک نبندد چه کند؟ نار خندان که دهان بگشاده‌ست چون که در پوست نگنجد چه کند؟ مه تابان به جز از خوبی و ناز چه نماید؟ چه پسندد؟ چه کند؟ آفتاب ار ندهد تابش و نور پس بدین نادره گنبد چه کند؟ سایه چون طلعت خورشید بدید نکند سجده نخنبد چه کند؟ عاشق از بوی خوش پیرهنت پیرهن را ندراند چه کند؟ تن مرده که برو برگذری نشود زنده نجنبد چه کند؟ دلم از چنگ غمت گشت چو چنگ نخروشد نترنگد چه کند؟ شیر حق شاه صلاح الدین است نکند صید و نغرد چه کند؟ مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۳۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/3459