آن شد که دلم را غمِ جانانی بود دل خون شد و یاوه گشت اگر جانی بود هر دم که زدم ز عمر تاوانی بود آن نیز فرو گذشت و درمانی بود عطار نیشابوری : مختارنامه : باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر : شمارهٔ ۶۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/34978