آن سالکِ گرمرو که نامش جان است
عمری تک زد که مقصدش میدان است
آواز آمد که راه بیپایان است
چندان که روی گام نخستین آن است
عطار نیشابوری : مختارنامه : باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن : شمارهٔ ۱۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/35140