تا دیده بر آن عارضِ گلگون افتاد چشمم ز سرشک چشمهٔ خون افتاد هر راز که در پردهٔ دل پنهان بود باخونِ جگر ز دیده بیرون افتاد عطار نیشابوری : مختارنامه : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق : شمارهٔ ۱۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/35528