دل گفت: «رهِ زلف تو چون کوتاهی است»
چون دید که نیست هر زمانش آهی است
در زلفِ تو میرفت و به زاری میگفت:
«یا رب چه دراز و بس پریشان راهی است!»
عطار نیشابوری : مختارنامه : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق : شمارهٔ ۴۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/35561