شمع آمد و گفت: هر دمم میسوزند
پیوسته ز سر تا قدمم میسوزند
چون گریه و دلسوزی من میبینند
زان فایدهای نیست همم میسوزند
عطار نیشابوری : مختارنامه : باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع : شمارهٔ ۲۶
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/36110