شمع آمد و گفت: گه دلم مُرده شود
گه در سوزم عمر به سر بُرده شود
چون در دهن آب گرمم آید بیدوست
بر روی ز باد سردم افسُرده شود
عطار نیشابوری : مختارنامه : باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع : شمارهٔ ۹۶
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/36180