جان بر کف خود داری ای مونس جان زوتر
من نیک سبک گشتم آن رطل گران زوتر
از باده بسی ساغر فربه کن هر لاغر
هر چند سبک دستی ای دست ازان زوتر
ای بر در و بام تو از لذت جام تو
جانها به صبوح آیند من از همگان زوتر
سودای تو میآرد زان می که نه قی آرد
از سینه به چشم آید از نور عیان زوتر
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۰۲۹
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/3653