نوری‌‌ست میان شعر احمر از دیده و وهم و روح برتر خواهی خود را بدو بدوزی؟ برخیز و حجاب نفس بردر آن روح لطیف صورتی شد با ابرو و چشم و رنگ اسمر بنمود خدای بی‌چگونه بر صورت مصطفی پیمبر آن صورت او فنای صورت وان نرگس او چو روز محشر هر گه که به خلق بنگریدی گشتی ز خدا گشاده صد در چون صورت مصطفی فنا شد عالم بگرفت الله اکبر مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۰۵۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/3676