بوسعید مهنه قبضی داشت سخت خادمی را گفت زود ای نیکبخت سخت بیخویشم دمی با خویشم آر هرکه را بینی برون شو پیشم آر تا سخن گوید ز هرجانی مرا راه بگشاید مگر جائی مرا رفت خادم دید گبری خواندش پیش شیخ آوردش و بنشاندش شیخ گفتش حال خویشم بازگوی نقد وقت خویش پیشم بازگوی گبر گفتش ای امام هر یکی در وجود آمد مرا دی کودکی کردمش من نام جاویدان زیاد دوش مرد و شیخ جاویدان زیاد عطار نیشابوری : مصیبت نامه : بخش چهاردهم : الحكایة و التمثیل گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/36850