در سرم فتنه ای و سودائیست در سرم شورشی و غوغائی است هر دم از ترک چشم غمازی در دلم غارتی و یغمائیست پس این پرده دلربائی هست دل زجا رفتن من از جائیست ساقئی هست زیر پردهٔ غیب که بهر گوشه مست و شیدائیست در درون هست خمر و خماری کز برون مستئی و هیهائیست از تو ای آرزوی دل شدگان در دل هر کسی تمنائیست عالمی پر زدر و گوهر شد مگر این طبع فیض دریائیست فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۲۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/37485