چشم شوخ تو فتنه میسازد ابروانت دو تیغه میبازد قد و خدت چو بگذری بچمن بر گل و سرو و نسترن نازد از همه نیکوان گرو ببری جلوه‌ات رخش حسن چون تازد هر که تیری ز غمزهٔ تو خورد دین و ایمان و عقل و جان بازد تیر مژگان کمان ابرویت دم بدم سوی هر کس اندازد غمزهٔ شوخ را بگوی که تیر سوی هر بوالهوس نیندازد چون ترا دید میرود از کار فیض‌ سوی تو دست چون یازد فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/37646