کجا میرود روح و کی میرود کجا و کی از پیش وی میرود کجا و کی و کی بود روح را که این هر دو تن راز پی میرود زامر خدایست روح و خدا کی آید بجائی و کی میرود چو بیخود شوی دانی این راز را که در بیخودی دل بوی میرود می عشق آگاه سازد ترا که غفلت بدین گونه می میرود بجز مستی و عشق و شور جنون ز پیش تو این کار کی میرود دمی سوی ما آ تماشای را ببین تا چه غوغای می میرود چنین بر زمین ریخت خم می ز خویش چنان بر فلک‌های و هی میرود که تا پشت ماهی رسیده است می که تا زهره آواز نی میرود دمی فیض را چون برآید چنین خرد را دگر کی ز پی میرود فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۸۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/37745