عشق بدل گاه درد گاه دوا میدهد جمله امراض را عشق شفا میدهد گاه دوا را دهد خاصیت درد و غم گاه دگر درد را طبع دوا میدهد این صدف چشم من گاه گهر ریختن همچو دل بحر و کان داد سخا میدهد هست درو بحرها موج زنان وین عجب بحر بود در صدف عشق چها میدهد دم بدم اندوه و غم بر سر هم می‌نهم باز دل تنگ را وسعت جا میدهد حاصل ایام عمر هر چه بود غیر دوست دین و دل و عقل و هوش کل بفنا میدهد هر دمی از فیض جان گیرد و بازش دهد آنکه ستاند دگر باز چرا میدهد فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۰۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/37767