دل را عبرت ازین جهان بس جان را عرفان جان جان بس سر را سودای عشق جانان از لذتهای جاودان بس چشم و گوش و زبان و دل را قرآن و حدیث و شرح آن بس تن را خلقان و قرض نانی از نعمتهای این جهان بس آنگو راضی به این نباشد او را رنج و غم روان بس آلوده معصیت چو شد نفس اقرار و انابت و فغان بس آنرا که بصبر چارهٔ سازد بیرون ز حساب اجر آن بس آن مؤمن صالح‌العمل را فردوس و نعیم جاودان بس چون فیض انیس جان چو خواهی یاد جانان انیس جان بس فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۶۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/37832