ای نگاه خفته‌ات صیاد کس غمزهٔ مستانه‌ات جلاد کس باد ویران از غمت دلهای ما ای خراب توبه از آباد کس کم مباد از عاشقان بی‌داد تو ای فدای جور و ظلمت داد کس ای که هم شادی ز تو هم غم ز تو شاد میکن خاطر ناشاد کس ای ز نو بر عشقان بیدادها غیر بیداد تو ندهد داد کس کی رسی هرگز بفریاد کسی یا رسد هرگز بتو فریاد کس ای که در یاری کسانرا روز و شب هیچ میآری تو هرگر یاد کس فیض از بیداد تو شد داد خواه کی دهد بیداد خوبان داد کس فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۷۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/37835