بنشین سرو روانم بنشین بنشین راحت جانم بنشین بنشین مونس دیرینه من بنشین تازه جوانم بنشین بنشین مایهٔ آشفتگیم بنشین امن و امانم بنشین بنشین کفر من و ایمانم بنشین نار و جنانم بنشین بنشین مکسب و سودا گریم بنشین سود و زیانم بنشین بنشین حاصل و محصول دلم بنشین جان و جهانم بنشین دل ز من بردی و جان میخواهی ای بقربان تو جانم بنشین ای تو در جان و دلم جا کرده وی تو عمر گذرانم بنشین بنشین تا بخود آید دل فیض تا که جان بر تو فشانم بنشین فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/38146