رفتم بخرابات توکلت علی‌الله وارستم از آفات توکلت علی‌الله ز خرقه و سجاده و تسبیح گذشتم در کشف و کرامات توکلت علی‌الله در خرقه سالوس نهان چند توان داشت بتخانهٔ طاعات توکلت علی‌الله عزی بدر آوردم و بر خاک فکندم بر سنگ زدم لات توکلت علی‌الله از آب و گل خویش سبک گشتم و رفتم تا بام سموات توکلت علی‌الله راه سفر طامه کبراست توکل تا چند ز طامات توکلت علی‌الله گویم سخنی فیض اگرنه خرفی تو بگذر ز خرافات توکلت علی‌الله فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۴۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/38212