et://msg_url?url=%20&text= ایتا - اشتراک گذاری لینک در ایتا
درون ظلمتی‌‌‌ می‌جو صفاتش که باشد نور و ظلمت محو ذاتش دران ظلمت رسی در آب حیوان نه در هر ظلمت است آب حیاتش بسی دل‌‌ها رسد آن جا چو برقی ولی مشکل بود آن جا ثباتش خنک آن بیدق فرخ رخی را که هر دم‌‌‌ می‌رساند شه به ماتش بسی دل‌‌ها چو شکر شد شکسته نگشته صاف و نابسته نباتش بپوشیده ز خود تشریف فقرش هم از یاقوت خود داده زکاتش اگر رویش به قبله‌‌‌ می‌نبینی درون کعبه شد جای صلاتش شب قدر است او دریاب او را امان یابی چو برخوانی براتش ز هجران خداوند شمس تبریز شده نالان حیاتش از مماتش مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۲۳۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/3857