پادشاها خواست کردن جانم استقبال تو لیکن از بیماری جان بود پایم سخت سست جز دل و جان نیستم چیزی سزای حضرتت حال جان من برین سان است و دل خود پیش توست شکر ایزد را که بوم ظلم را بشکست بال شاهباز آمد به تخت بخت شاد و تندرست سلمان ساوجی : دیوان اشعار : قطعات : قطعه شمارهٔ ۳۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/38830