خسروا یاد می‌کنم هر دم به سر تخت خسروی سوگند که به همراهی مواکب شاه هست چون دیده‌ام دل اندر بند چشم زخمی رسید ناگاهم درد چشمم ز راه باز افکند خواستیم تا کنم به دیده و دل خدمتت منع کرد بخت نژند دل به کلی ز خویش برکندم دیده را بر نمی‌توانم کند سلمان ساوجی : دیوان اشعار : قطعات : قطعه شمارهٔ ۷۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/38877