عاشثی شمعا از آن رو چون منت چهره‌ای زردست و چشم اشک پاش ورنه‌ای عاشق چرا بی علتی هر شبی بیماری و صاحب فراش عادتی داری که هر شب تا به تیغ سر نبرندت نیابی انتعاش سرکشی در عشقبازی می‌کنی رو که بر عاشق حرام است این معاش سلمان ساوجی : دیوان اشعار : قطعات : قطعه شمارهٔ ۱۰۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/38907