ای همه ساله پای بست غرور در خرابات حرص مست غرور حرصت افگنده باز از ره حق اینچنین کی رسی به درگه حق‌ راه دور است و مرکبت لنگ است بار بسیار و عرصه پرسنگ است بار حرص و حسد زدوش بنه هر چه داری بخور، بنوش‌ و بده ره تو دور شد یقین بشنو تو مجرد شو و مپای و برو ترک این هستی مزور کن دل به نور یقین منور کن تا بدانی مسافت راهش کم و بیش و دراز و کوتاهش دو قدم بر سر وجود نهی وان دگر بر در ودود نهی سنایی غزنوی : طریق التحقیق : منهاج العارفین و معراج العاشقین گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/39358