تا توانی به گرد کبر مگرد
با عزازیل بین که کبر چه کرد؟
آب طاعت برید از جویش
نیل لعنت کشید بر رویش
بود آدم که کرد یک عصیان
روز و شب «ربنا ظلمنا» خوان
چون بیفزود قدر و عزت او
داد «ثم اجتباه» خلعت او
هرکه خود را فکند بر در او
در دو عالم عزیز شد بر او
خویشتن را شناس ای نادان
تا مشرف شوی چو عقل و چوجان
اندرین ره که راه مردانست
هر که خود فکند مرد آنست
آنکه او نیستگشت، هستش دان
آنکه خود دید، بت پرستش دان
بیخبر زان جهان و مست یکیست
خویشتن بین و بت پرستیکیسب
سنایی غزنوی : طریق التحقیق : و ان علیک لعنتی الی یوم الدین
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/39368