به روی سیل گشادیم راه خانهٔ خویش به دست برق سپردیم آشیانهٔ خویش مرا چه حد که زنم بوسه آستین ترا همین قدر تو مرانم ز آستانهٔ خویش به جز تو کز نگهی سوختی دل ما را به دست خویش که آتش زند به خانهٔ خویش مخوان حدیث رهایی که الفتی است مرا به ناله سحر و گریه شبانهٔ خویش ز رشک تا که هلاکم کند به دامن غیر چو گل نهد سر و مستی کند بهانهٔ خویش رهی به ناله دهی چند دردسر ما را؟ بمیر از غم و کوتاه کن فسانهٔ خویش رهی معیری : غزلها - جلد چهارم : برق نگاه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/39522