تو سوز آه من ای مرغ شب چه میدانی؟ ندیده ای شب من تاب و تب چه میدانی؟ بمن گذار که لب بر لبش نهم ای جام تو قدر بوسه آن نوش لب چه میدانی؟ چو شمع و گل شب و روزت به خنده می گذرد تو گریه سحر و آه شب چه میدانی؟ بلای هجر ز هر درد جانگدازتر است ندیده داغ جدایی تعب چه میدانی؟ رهی به محفل عشرت به نغمه لب مگشای تو دل شکسته نوای طرب چه میدانی؟ رهی معیری : غزلها - جلد چهارم : بوسه جام گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/39526