چو من ز سوز غمت جان کس نمی‌سوزد که عشق خرمن اهل هوس نمی‌سوزد در آتشم من و این مشت استخوان بر جاست عجب که سینه ز سوز نفس نمی‌سوزد ز داغ و درد جدایی کجا خبر داری؟ تو را که دل به فغان جرس نمی‌سوزد ز بس که داغ تو دارم چو لاله بر دل تنگ دلم به حال دل هیچکس نمی‌سوزد به جز من و تو که در پای دوست سوخته‌ایم رهی ز آتش گل؛ خار و خس نمی‌سوزد رهی معیری : ابیات پراکنده : آتش گل گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/39608