غزالی با غزالی درد دل گفت ازین پس در حرم گیرم کنامی بصحرا صید بندان در کمین اند بکام آهو ان صبحی نه شامی امان از فتنهٔ صیاد خواهم دلی ز اندیشه ها آزاد خواهم رفیقش گفت ای یار خردمند اگر خواهی حیات اندر خطر زی دمادم خویشتن را بر فسان زن ز تیغ پاک گوهر تیز تر زی خطر تاب و توان را امتحان است عیار ممکنات جسم و جان است اقبال لاهوری : پیام مشرق : اگر خواهی حیات اندر خطر زی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/39893