این گنبد مینائی این پستی و بالائی در شد بدل عاشق با این همه پهنائی اسرار ازل جوئی بر خود نظری وا کن یکتائی و بسیاری پنهانی و پیدائی ای جان گرفتارم دیدی که محبت چیست در سینه نیاسائی از دیده برون آئی برخیز که فروردین افروخت چراغ گل برخیز و دمی بنشین با لالهٔ صحرائی عشق است و هزار افسون حسن است و هزار آئین نی من بشمار آیم نی تو بشمار آئی صد ره بفلک بر شد صد ره بزمین در شد خاقانی و فغفوری جمشیدی و دارائی هم با خود و هم با او هجران که وصالست این ای عقل چه میگوئی ای عشق چه فرمائی اقبال لاهوری : پیام مشرق : این گنبد مینائی این پستی و بالائی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/39940