سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو راه چو مار می گزد گر نروم بسوی تو سینه گشاده جبرئیل از بر عاشقان گذشت تا شرری به او فتد ز آتش آرزوی تو هم بهوای جلوه ئی پاره کنم حجاب را هم به نگاه نارسا پرده کشم بروی تو من بتلاش تو روم یا به تلاش خود روم عقل و دل نظر همه گم شدگان کوی تو از چمن تو رسته ام قطرهٔ شبنمی ببخش خاطر غنچه وا شود کم نشود ز جوی تو اقبال لاهوری : زبور عجم : سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/40023