به آدمی نرسیدی ، خدا چه میجوئی ز خود گریخته ئی آشنا چه می جوئی دگر بشاخ گل آویز و آب و نم در کش پریده رنگ ز باد صبا چه می جوئی دو قطره خون دلست آنچه مشک مینامند تو ای غزال حرم در ختا چه میجوئی عیار فقر ز سلطانی و جهانگیری است سریر جم بطلب ، بوریا چه می جوئی سراغ او ز خیابان لاله میگیرند نوای خون شدهٔ ما ز ما چه میجوئی نظر ز صحبت روشندلان بیفزاید ز درد کم بصری توتیا چه میجوئی قلندریم و کرامات ما جهان بینی است ز ما نگاه طلب ، کیمیا چه می جوئی اقبال لاهوری : جاویدنامه : غزل زنده رود گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/40208