در آینه چون بینم نقش تو، به گفت آرم
آیینه نخواهد دم، ای وای زگفتارم
در آب تو را بینم، در آب زنم دستی
هم تیره شود آبم، هم تیره شود کارم
ای دوست میان ما، ای دوست نمیگنجد
ای یار اگر گویم ای یار، نمییارم
زان راه که آه آمد، تا باز رود آن ره
من راه دهان بستم، من ناله نمیآرم
گر ناله و آه آمد، زان پردهٔ ماه آمد
نظارهٔ مه خوشتر، ای ماه ده و چارم
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/4077