اگر عشقت به جای جان ندارم
به زلف کافرت ایمان ندارم
چو گفتی ننگ میداری ز عشقم
غم عشق تو را پنهان ندارم
تو میگفتی مکن در من نگاهی
که من خونها کنم تاوان ندارم
من سرگشته چون فرمان نبردم
از آن بر نیک و بد فرمان ندارم
چو هر کس لطف مییابند از تو
من بیچاره آخر جان ندارم؟
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۱۰
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/4134