یکی را از بزرگان به محفلی اندر همی‌ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه می‌کردند سر بر آورد و گفت من آنم که من دانم طاوس را به نقش و نگاری که هست خلق تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش سعدی : گلستان : باب دوم در اخلاق درویشان : حکایت شمارهٔ ۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/41342