یکی از علما خورنده بسیار داشت و کفاف اندک یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت روی از توقع او درهم کشید و تعرّض سؤال از اهل ادب در نظرش قبیح آمد به حاجتی که روی تازه روی و خندان رو فرو نبندد کار گشاده پیشانی بِئس المطاعِمُ حینَ الذُلِّ تَکسِبُها القِدرُ مُنْتَصَبٌ وَ القَدرُ مَخفوضٌ خواست سعدی : گلستان : باب سوم در فضیلت قناعت : حکایت شمارهٔ ۱۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/41390