شب دوشینه ما بیدار بودیم همه خفتند و ما بر کار بودیم حریف غمزه غماز گشتیم ندیم طره طرار بودیم به گرد نقطه خوبی و مستی به سر گردنده چون پرگار بودیم تو چون دی زاده‌یی با تو چه گویم که با یار قدیمی یار بودیم؟ مثال کاسه‌‌‌های لب شکسته به دکان شه جبار بودیم چرا چون جام شه زرین نباشیم؟ چو اندر مخزن اسرار بودیم چرا خود کف ما دریا نباشد چو اندر قعر دریابار بودیم خمش باش و دو عالم را بگفت آر کز اول گفت‌‌ بی‌گفتار بودیم مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۲۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4153