درویش ضعیف حال را در خشکی تنگ سال مپرس که چونی الا بشرط آن که مرهم ریشش بنهی و معلومی پیشش. خری که بینی و باری به گل درافتاده به دل بر او شفقت کن ولی مرو به سرش کنون که رفتی و پرسیدیش که چون افتاد میان ببند و چو مردان بگیر دمب خرش سعدی : گلستان : باب هشتم در آداب صحبت : بخش ۶۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/41533