من و تو دوش شب بیدار بودیم همه خفتند و ما بر کار بودیم حریف غمزه غماز گشتیم به پیش طره طرار بودیم بیا تا ظاهر و پیدا بگوییم که با عشق نهانی یار بودیم اگر چه پیش و پس آن جا نگنجد به پیش صانع جبار بودیم عجب نبود اگر ما را ندیدند که ما در مخزن اسرار بودیم بیاوردیم درها ارمغانی که یعنی ما به دریابار بودیم مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4154