بنفشه زار بپوشد روزگار به برف درونه گشت چنار و زریر شد شنگرف که برف از ابر فرود آید ، ای عجب ، هر سال از ابر من به چه معنی همی بر آید برف ؟ از این زمانهٔ جافی و گردش شب و روز شگرف گشت صبور و صبور گشت شگرف گذشت دور جوانی و ، عهد نامهٔ او سپید شد که نه خطش سیاه ماند ، نه حرف غلاف و طرف رخم مشک بود و غالیه بود کنون شمامهٔ کافور شد غلاف و طَرف ایا کسایی ، کن از پای بند ژرف چنین که بر طریق تو چاهی است سخت و محکم و ژرف کسایی مروزی : دیوان اشعار : برف پیری گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/41614