بران بودم که فرهنگی بجویم که آن مه رو نهد رویی به رویم بگفتم یک سخن دارم به خاطر به پیش آ تا به گوش تو بگویم که خوابی دیده‌‌‌‌ام من دوش ای جان ز تو خواهم که تعبیرش بجویم ندارم محرم این خواب جز تو تو بشنو ای شه ستار خویم بجنبانید سر را و بخندید سری را که بداند مو به مویم که یعنی حیله با من می‌سگالی که من آیینه هر رنگ و بویم مثال لعبتی‌ام در کف او که نقش سوزن زردوز اویم نباشد‌‌ بی‌حیات آن نقش کو کرد کمین نقشش منم درهای و هویم بران بودم که فرهنگی بجویم که آن مه رو نهد رویی به رویم بگفتم یک سخن دارم به خاطر به پیش آ تا به گوش تو بگویم مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۳۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4162