دم به دم از ره دل پیک خیالش رسدم تابشی نو به نو از حسن و جمالش رسدم یارب این بوی طرب از طرف فردوس است یا نسیمی­ست که از روز وصالش رسدم؟ این ز عشق است که مغزم ز طرب خیره شده‌­ست یا که جامی­ست که از خمر حلالش رسدم؟ یا چو بازی­‌ست که از عشق همی‌پراند؟ یا کبوتربچگان از پر و بالش رسدم؟ سرکشان از طرف غیب به من می­آیند وین مددها همه از لذت حالش رسدم مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۶۳۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/4259