دلم در کعبه رو کرد و همت جوید از دل ها که خواهد ماندش از بی کعبه ها در طی منزل ها تو افلاطون دلی، اندیشه را چین در جبین مفکن در آن وادی که جز حسرت ندانی حل مشکل ها مثالی گویمت عامی صفت بردار زان نقشی جمال کعبه نتوان دید، طی ناکرده منزل ها اگر با میر محمل رمزی از دیر معان گویم جرس بگشاید و ناقوس بر بندد به محمل ها خدا را خانقاه کهنه ی صوفی به رندان ده که ایوان ها بسازند و بیارایند محفل ها چو خون آلوده فردا خیزم و بر گرد او گردم شهیدان محبت را ز حسرت خون شود دل ها تماشا دوستی عرفی ولیکن وای بر جانت اگر بر دارد از پیش نظر توفیق حایل ها عرفی شیرازی : غزلها : غزل شمارهٔ ۳۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/42839