لب فروبستن ناصح گرهی بر باد است صد ره این بست و گشادم بر یاد است گل حسن تو بود در همه جا فصل بهار بلبل باغ نوا از همه غم آزاد است آدمی را ز همه چیز نفس منتخب است در نفس منتخب آن است که با فریاد است عرفی ار توبه ز می کرد نماند محجوب توبه ی رند خرابات شکست آباد است عرفی شیرازی : غزلها : غزل شمارهٔ ۴۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/42856