کنم از شام تا سحر فریاد کس به دادم نـــمی رسد صد داد گه ز نازم کشد گه از غمزه هر زمان شیوه‌ای کند بنیــــاد می کشد لطفش، آه ازین جادو می برد دستش، آه ازین جلاد همه دیوانه پیش او عاقل همه شاگرد پیش او استاد سرّ عشق ار چه گفتنی نبود گفتم این رمز هر چه بادا باد اینت از عادت مُسلمانی روزی هیچ کافری مکناد هجر بس نیست وصل غیرم کشت رضیا مرگ تو مبارک باد رضی‌الدین آرتیمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/42997