چو از جور رقیبان از در او بار می‌بستم ره آمد شدن از گریه بر اغیار می‌بستم خوش آن خاری که چون سنگش بسر میزد من از حسرت چو گل میچیدم و بر گوشهٔ دستار می‌بستم گشادم از در پیر مغان شد کاشکی ز اول ز کف تسبیح می‌افکندم و زنار می‌بستم در آمد میشدم صد بار افزون از در یاری دل خود گر رضی بر صورت دیوار می‌بستم رضی‌الدین آرتیمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۵۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/43029